کوهنوردی با نیچه/
جان کاگ / ترجمهی مریم پیمان/ نشر خزه/ ۲۰۸ صفحه

کتاب کوهنوردی با نیچه: اثری جذاب و خواندنی با روایتی داستانگونه از
زندگی فیلسوف آلمانی –فریریش ویلهلم نیچه- است. این کتاب را جان کاگ؛ فیلسوف
آمریکایی به نگارش درآورده است. وی برای آن که بفهمد نیچه در فلسفهی خود چه
حرفی برای انسانها دارد سفری را از کتابخانهی دانشگاه بازل شروع کرد و با
کوهنوردی در آلپ ادامه داد. این مسیرتا فروپاشی زندگی خانوادگی کاگ پیش رفت.
این کوهستان مکانی است که نیچه بخشی از عمرش را در آن گذراند. کاگ با سفر به
این مناطق تلاش کرد تا دریابد زندگی در کوهستان آلپ الهامبخش چه اندیشههایی
در مسیر تاملات نیچه بوده است تا شاید بتواند ارتباطی میان اندیشههای نیچه و
زندگی ما در قرن بیست و یکم بیابد.
کاگ در این سفر درصدد آن بود تا دریابد چگونه میتوان بین عقل و جنون
تعادلبرقرار کرد، خودشیفتگیها را کنار زد و با آنچه نایافتنی است کنار آمد.
کاگ، مدیر گروه فلسفۀ دانشگاه ماساچوست در لووِل است. در یکی از آثارش با عنوان
«فلسفهی آمریکایی: داستانی عاشقانه» (۲۰۱۶) کاوش موضوعی را شروع کرد که شاید
بتوان فلسفۀ اولشخص نامید. خودش آن را کند و کاوی قدرتمند دربارهی فعالیت های
زندگی روزمره مینامید و با آنچه در مجلات تخصصی نوشته میشود بسیار متفاوت
بود. وی در این کتاب ازآشنایی اتفاقیاش با کتابخانهی یک فیلسوف قرن بیستمی
سخن میگوید، سپس از زندگی زناشویی ناموفقش، همکار پژوهشگرش و ازدواج با او. وی
هنگام تحقیق در آثار نیچه به بررسی دیدگاه او دربارهی عشق پرداخت و این که عشق
وصلتی است برای تجسم ارادهیی خاص؛ «ارادهی دو تن برای خلق شخصی واحد و
بزرگتر از کسانی که خلقش کردهاند»، وحدتی که هرگز به ورطی «حماقتی واحد و
طولانی» کشیده نمیشود.
در اثر اخیر نیز، کاگ بار دیگر سعی می کند به دلمشغولی پیشین خود بپردازد؛ یعنی
گره زدن فلسفه با زندگی روزمره. وی زندگی نیچه را از نوجوانی تا هنجار شکنیهای
میانسالی و پس از آن دنبال میکند و در کوهستانهای آلپ به نوعی میکوشد تا
ردپای اندیشههای خود را نیز بیابد. او می کوشد تا فلسفه پادزهری باشد بر
افسردگیهای عقلی.
نشریه استار تریبیون مینیاپولیس درباره کتاب «کوهنوردی با نیچه» نوشته است: این
کتاب میتواند شما را با اندیشههای نیچه آشنا کند، اما رمز موفقیتش در این است
که یکی از دیدگاههای اصلی فیلسوف را مطرح میکند، که نیازی هم نیست تمام آثارش
را خوانده باشید، تا درکش کنید: ضرورت خودْ شدن. این کتاب را بخوانید و آگاه
باشید که ممکن است شما هم ترغیب شوید تا خودتان بشوید.»
انتشارات خزه تاکنون چند جلد دیگر از آثار فلسفی را در مجموعهیی با عنوان
«پیادهروی با فلسفهۤ» منتشر کرده است که از جمله میتوان به دور دنياي فلسفه
در هشت روز، فیلسوف و گرگ، زندگی زیباي من، سرهم بندي نکن،و جست وجوگر اشاره
کرد.
ایدئولوژی و اتوپیا/
جرج اچ. تیلور/ ترجمهی مهدی فیضی/ نشر مرکز/ ۵۱۳ صفحه

«ایدئولوژی و اتوپیا» متن درسگفتارهای پل ریکور در دانشگاه شیکاگو در پاییز
۱۹۷۵است که جرج تیلور آنها را جمعآوری کرده است و آنها را از نظر ریکور
گذراند و منتشر کرد. کتاب از دو بخش ایدئولژی و اتوپیا تشکیل شده است و به
تازگی نشر مرکز آن را منتشر ساخته است.
به نوشتهی مترجم کتاب در مقدمهی اثر، یکی از اهداف ریکور در این درسگفتارها
ارائهی ابعادی گستردهتر از مفهوم ارزش افزوده است.
تیلور نیز پیشگفتاری مفصل در ابتدای کتاب آورده است. وی در بخشی از این
پیشگفتار مینویسد: «آنچه از ریکور برای ما بهجا نمانده تحلیل گسترده
پیآمدهای رویکرد هرمنوتیکی او به نظریه اجتماعی و سیاسی است. انتشار مجلد
حاضر، درسگفتارهای ریکور درباره ایدئولوژی و اتوپیا، باید در راه پاسخ، به این
نیاز گام بردارد.»
به نوشتهی تیلور «ریکور در این درسگفتارها نخستین تحلیل مفصلاش از کارل
مانهایم، ماکس وبر و کلیفورد گیرتز را عرضه میکند و بحثهای انتشار یافتهاش
درباره لوئی آلتوسر و یورگن هابرماس را بسط میدهد. برخورد ریکور با مارکس که
موضوع پنج درس از هیجده درس است، اهمیت ویژهای دارد. ریکور مدتهاست که مارکس،
فروید و نیچه را سه «استاد بزرگ تردید» نامیده است، ولی در حالیکه به خاطر
تاویلاش از فروید مشهور است، مجلد حاضر نخستین تحلیل نظاممند او از مارکس را
نشان میدهد.»
همچنان که تیلور توضیح میدهد غالب درسگفتارها درباره ایدئولوژی هستند؛ اتوپیا
فقط موضوع سه درسگفتار پایانی است، اما در سراسر درسگفتارها پیوسته ظاهر
میشود. ریکور تحلیلاش از ایدئولوژی را با بحث از مارکس آغاز میکند. مفهوم
ایدئولوژی مارکس الگوی غالب در غرب بوده و الگویی است که دیگر اندیشمندان
درباره آن بحث کرده و به آن پاسخ دادهاند. در بقیهی درسگفتارها به کارل
مانهایم، ماکس وبر و هابرماس نیز میپردازد.
به گفتهی تیلور، ایدئولوژی نزد ریکور تاملی بر رابطهی میان تصور و پراکسیس
است: «برای ریکور مسئله ایدئولوژی در نهایت نه انتخابی میان دروغین و راستین
بلکه تاملی بر رابطه میان تصور(vorstellung) (بازنمایی) و پراکسیس
است. تحریف وقتی توصیف راستین ایدئولوژی است که تصورها ادعای خودآیینی میکنند،
ولی مفهوم ایدئولوژی به طور بنیادیتری براساس تصور صرف بودناش توصیف میشود.
بنابراین تحریف یکی از سطوح درون این الگوست و نه، چنان که مارکس فکر میکند،
الگویی برای ایدئولوژی.»
ریکور در بخشی از درسگفتارهایش نیز به به ماکس وبر؛ جامعهشناس آلمانی
میپردازد و به نوشتهی تیلور، ریکور وقتی به تحلیل ماکس وبر میپردازد، جای
الگوی علی برآمده از مارکسیسم ارتدکس را به الگوی انگیزشی وبر میدهد و در
ادامه مینویسد: «مارکسیسم تاکید میکند که ایدههای حاکم بر یک عصر ایدههای
طبقه حاکم هستند. ولی ریکور ادعا میکند که این تحکم را نمیتوان به مثابه یک
رابطه علی میان نیروهای اقتصادی و ایدهها فهم کرد، بلکه فقط میتوان به مثابه
یک رابطه انگیزشی فهمید. اینجا ایدئولوژی به آنچه از نظر ریکور سطح دوماش است
نائل میشود؛ و از کارکرد به عنوان تحریف میرسد به کارکرد به عنوان مشروعیت
بخشی. ریکور میگوید، مسئله مشروعیت در زندگی اجتماعی نازدودنی است، زیرا هیچ
نظام اجتماعیای تنها با زور کار نمیکند.»
تیلور همچنین دربارهی نقد ریکور به هابرماس این نین توضیح میدهد: «میتوانیم
دو نقد ریکور به هابرماس را اینطور خلاصه کنیم: نخست نظریهپرداز انتقادی
نمیتواند بیرون یا بر فراز فراشد اجتماعی بماند و نمیماند. دوم، تنها امکان
برای داوری امکانی است که ایدئولوژی را مقابل اتوپیا میگذارد، زیرا فقط برپایه
یک اتوپیا- نظرگاه امر ایدئال- است که میتوانیم درگیر نقد شویم.»
این کتاب برای کسانی که مباحث فلسفی و جامعهشناختی را به صورت تخصصی دنبال
میکنند از اهمیت برخوردار است و می توانند با نظریات تخصصی پل ریکور در
زمینهی ایدئولوژی و اتوپیا به صوت دقیقتر آشنا شوند.